کتی هیل، یک نوزاد جوان، و پدرش برای یک سواری می روند. او او را مسخره می کند و الاغش را به رخ می کشد تا زمانی که پارک کند. او مشتاقانه او را در صندلی عقب لعنت می کند و او را تقریباً به ارگاسم می رساند. نمای نزدیک از خروس بزرگ و الاغ تنگ او را نشان می دهد.