ریچل رز، یک دختر کالج وحشی و منشی، مشتاق بود که رئیسش را راضی کند. پس از مدتی تمرین دهانی داغ در خوابگاهش، او آماده بازگشت به کار شد تا مجذوب او شود. برخورد پرشور آنها او را برای بیشتر مشتاق کرد و او امیدوار بود که برای بسیاری از چنین برخوردهایی بیشتر باشد.