میسی میدوز، دخترخوانده شیطون، از یک سال اقامت در خارج از کشور به خانه برمی گردد و مشتاق است که با پدر ناتنی خود روبرو شود. برخوردهای صمیمی قبلی آنها همچنان ادامه دارد و میل سیری ناپذیر او به مردانگی او بی بدیل است. این داستان به تابو، میعادگاه پرشور آنها می پردازد.