در حماسه شرم آور تابستانی، یک پسر جوان به نامادری خود سر می زند و مشتاق است که در کارهای خانه به او کمک کند. شوخی های عشوه آمیز آنها افزایش می یابد و منجر به یک کار دستی داغ و یک کامشات عظیم روی سینه فراوان او می شود. این برخورد قدیمی و جوان یک سواری وحشیانه با پیچ و تاب شگفت انگیز است.