کریس استروکس، لوله کش، برای یک کار روتین به محل بامبی بروکس می رسد. بامبی ناشناس درخواست شیطنت آمیزی دارد - برای لعنت به او. ناپدری سختگیرش به طور غیرمنتظره ای قطع می کند، اما بامبی به سرعت میزها را می چرخاند و از یک جست و خیز وحشیانه با کریس لذت می برد.